هدف شوونیستها از آذری نامیدن ترکان آذربایجان
حسن راشدی 16 بهمن 1395
شوونیستها در دنیای مدرن تعامل و همگرایی و احترام به حقوق زبانی و فرهنگی انسانها ، هنوز هم در گرداب متحجرانه نژاد و زبان برتر می چرخند. آنها با اصرار تمام ، تئوری حاکمیت یک زبان و یک نژاد و یک فرهنگ را در کشور دنبال کرده و با پافشاری تمام ، ترکان آذربایجان را قوم مهاجم و یا مهاجری می دانند که با حاکمیت غزنویان ، سلجوقیان و دیگر امپراتوران و سلاطین ترک بر ایران و آذربایجان ، در این مناطق ساکن شده اند که نمی توانند حقوقی در ایران داشته باشند.
عده ای از آنها هم ادعا دارند که زبان ترکی کنونی آذربایجانیها بعدا و به زور پادشاهان سلجوقی و دیگر سلاطین ترک ، ترکی شده و زبان آذری از نوع غیر ترکی را در آذربایجان از بین برده است و مردم آذربایجان کنونی در اصل نه ترک ، بلکه آذریهای ترک شده هستند.
گرچه بومی و یا مهاجر بودن و یا حتی تغییر یافتن زبانی در منطقه ای تاثیری درکم و زیاد بودن حقوق زبانی و بهره مندی و یا بی بهره شدن گویشوران آن از حق تحصیل به زبان مادری در آن منطقه ندارد و اساس حق و حقوق انسانها بر محوریت موجودیت انسانی آنها استوار است و ترکان امروزی آذربایجان و دیگر نقاط ایران چه ترکان بومی و از نسل سومرهای های 7000 ساله ایران بوده و یا مهاجرانی باشند که در قالب امپراتوران و سلاطین ترک فاتح از آسیای میانه و از هزار سال پیش به آذربایحان آمده باشند و یا حتی به تعبیر افراطیون فارس آذریهایی باشند که بعدا ترک زبان شده باشند ، آنها به نسبت جمعیت خود که کمتر از فارسها در ایران نیست در تمام زمینهها از جمله تحصیل به زبان ترکی از اول ابتدایی تا پایان دانشگاه حقوق زبانی و فرهنگی مساوی با فارس زبانان داشته و در دیگر زمینه ها از جمله اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و ... حقوق برابر با فارسیان در ایران دارند اما ترکی بودن زبان مردم آذربایجان و دیگر نقاط ایران از دو حال خارج نیست :
1- این زبان از7000 سال پیش و از زمان سومریان که بنیان گذاران اولین تمدن بشری هستند و اعقاب آنها به مردم ترک ایران به ارث رسیده است که اسناد زیادی در این مورد موجود است و ترکانی هم که سال 700 قبل از میلاد ، 400 بعد از میلاد و بعد از اسلام و در ترکیب امپراتوران غزنوی، سلجوقی ، خوارزمشاهی و .... به این سرزمین آمده اند به همزبانان قبلی خود پیوسته و زبان ترکی آذربایجان و آناتولی را پدید آورده اند
2- این زبان، زبان ترکانی است که بعداٌ و بقول احمد کسروی و کسرویستها از زمان غزنویها، سلجوقیها ، خوارزمشاهی ها و. . . با جمعیت انبوه به آذربایجان ، آناتولی و دیگر مناطق ایران آمده و اکثریت مطلق جمعیت این مناطق را تشکیل داده اند و اگر اقلیت غیر ترکی هم در میانشان بوده با اکثریت بودن ترکان و ازدواجهای متقابل در طول سالیان دراز و چند قرن گذشته این اقلیتها بدون زور و اجبار و به اقتضای زمان و مکان در میان ترکان جذب شده اند ، که در هر دو حال اینها ترکانی هستند که بعد از حاکمیت اسلام به مدت هزار سال مستمر از چین تا قلب اروپا را با تدبیر و کاردانی و سیاستمداری خردمندانه زیر حاکمیت و اداره خود داشتند و آذریهای ترک شده هم نیستند و نمی توانند باشند ، چرا که اگر آذریهای آقای کسروی در آذربایجان اکثریت می بودند و ترکان مهاجر در اقلیت ، باید مهاجرین ترک در داخل بومیان باصطلاح آذری مستحیل می شدند و زبان مردم کنونی آذربایجان هم زبان آذری مورد ادعای آقای کسروی می شد نه زبان ترکی آذربایجان ! چرا که بنا به گواهی تاریخ ،امپراتوران و سلاطین ترک در زمان حاکمیت هزار ساله خود بر ایران و دیگر نقاط وسیع آسیا و اروپا هیچ تحرکی در جهت تحمیل زبان ترکی خود به مردم غیر همزبان نداشته برعکس در رونق زبان فارسی در ایران و هند و دیگر مناطق تحت امپراتوری خود نقش اساسی داشتند ، زیرا فارسها به آنچه که به عنوان میراث ادبی فارسی چند قرن گذشته افتخار می کنند، همه در زمان امپراتوری هزار ساله ترکان بر ایران آفریده شده است نه در زمان حاکمیت ساسانیان و هخامنشیان همزبان خود در ایران.
دلایل کافی با مستندات محکم تاریخی و زبانشناختی بر بومی بودن ترکان در ایران موجود است ولی بر فرض هم زبان کنونی ترکها از هزار سال به این طرف و با مهاجرت ترکان سلجوقی به آذربایجان ترکی شده باشد ، آیا مدت زمان مهاجرت ترکان به ایران کمتر از مهاجرت آمریکائیان ، مکزیکی ها ، برزیلی ها و کانادائیها به قاره آمریکاست که به زبان مادری خود یعنی به انگلیسی ، اسپانیولی ، پرتقالی و فرانسوی تحصیل می کنند نه به زبان بومیان سرخپوست آمریکایی ؟
بسیاری از سرخپوستان بومی آمریکا هم به علت اقلیت بودنشان و ازدواج با مهاجرین ، در میان انگلیسی زبانهای آمریکا و کانادا ، اسپانیولی زبانهای مکزیک و پرتقالی زبانهای برزیل حلّ شده اند ؛ آیا ترکان با جمعیت دهها میلیونی خود در ایران صرفا به همین دلیل واهی و مهاجر بودن باید از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود که همانا تحصیل به زبان مادری است محروم شوند؟
و این در حالی است که در بسیاری از کشورها ، از جمله در قانون اساسی برزیل مصوب ۱۹۸۸، نژادگرایی از جرایمی است که فرد مرتکب آن نمیتواند به قید ضمانت آزاد شود و حتماً باید به زندان افکنده شود. کدام قانونی در دنیا بخاطر این تئوری نژادپرستانه می تواند حقوقی را از ملتی سلب کند ؟
چنین تفکری فقط در قاموس نژادپرستان تمامیت خواه قابل مطالعه است.
ترکان ایران با توجه به کثرت جمعیتشان در ایران که نفوسشان حداقل به اندازه فارسهاست ، حقوق برابر و مساوی با فارس زبانها در همه زمینه ها ، از تحصیل به زبان ترکی از ابتدایی تا پایان دانشگاه گرفته تا مسائل اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و غیره دارند ، نه کم و نه زیاد ؛ اما پان ایرانیستها ، کوروش پرستان آریاچی ، تمامیت خواهان و کسانیکه هنوز هم در رویای زبان و نژاد برتر هستند با آذری نامیدن ترکان ایران چندین هدف را دنبال می کنند :
۱– محروم ساختن ترکان ایران از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود که همانا تحصیل به زبان ترکی آذربایجانی است
۲ – مخدوش کردن حافظه تاریخی حاکمیت ۱۰۰۰ ساله بعد از اسلام ترکان بر ایران و کشورهای همسایه کنونی که به آنها اعتماد به نفس بیشتری می دهد
۳ – خدشه دار کردن احساس نزدیکی ترکان ایران به همزبانان ترک ۳۰۰ میلیونی خود در دنیا که به خاطر اشتراکات زبانی و فرهنگی می توانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند تا از موقعیت بهتر اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی برخوردار شوند
4 – دادن زبان ، هویت و شخصیت ساختگی و بی پشتوانه به نام " آذری " به ترکان آذربایجان که هیچگونه پشتوانه و سابقه اثر ادبی ، فرهنگی در طول تاریخ از این زبان ساختگی موجود نمی باشد وهیچگونه حافظه تاریخی برای گویشوران فرضی چنین زبانی در تاریخ دیده نمی شود ، برای هضم راحت ترکان در زبان و فرهنگ حاکم فعلی
۵ – تحقیر زبان و فرهنگ ترکی از راههای مختلف و ترویج و تشویق زبان فارسی در بین مردم آذربایجان به عنوان زبان برتر و زبان تحصیل کرده ها و متخصصین و زبانی که بیشترین امتیاز را در کشور داراست و برادر بزرگ زبان باصطلاح آذری مورد ادعا هم هست و در تنگنا گذاشتن و فقیر نگه داشتن زبان ترکی در آذربایجان و نشان دادن این زبان به عنوان زبان محرومان و بی سوادان
۶ –آسیمیله کردن فرزندان ترک در زبان و فرهنگ حاکم فارسی و تقلیل جمعیت ترکان در کشور
۷ –هضم کامل ترکان ایران در داخل فارسیان در یک پروسه زمانی و خواندن فاتحه زبان ترکی در ایران !
وارثان چنین تفکری بر هیچ عقیده و دین آسمانی و حقوق خدادادی و طبیعی انسانها و اعتقادات حقوق بشری پایبند نیستند، آنها بنا به عناد نژادپرستانه، به صورت علنی با ترکان و اعراب و به صورت مختلف و نیمه آشکار و نهان با دین اسلام دشمنی می ورزند و بدون اینکه اطلاع درستی از تاریخ واقعی داشته باشند بر حکومت ساسانیان و هخامنشیان فخر می فروشند و با کمترین اطلاعی از قوانین و اعتقادات دین زرتشتی و بدون اطلاع از دو خدایی بودن و آزادی ازدواج با محارم و تقسیم جامعه به چند طبقه در این دین که هر طبقه ای فقط در ردیف خود باید فعالیت و رشد کند و حق ورود به طبقات دیگر ندارد، بر تبلیغ و ترویج این دین می کوشند!