
زبان ترکی باید دومین زبان رسمی کشور شود ...!
حسن راشدی
١٠ اسفند ١۴٠٣
ما بر این باوریم و اعتقاد و اصرار داریم که زبان ترکی در ایران باید همطراز و مثل زبان فارسی دومین زبان رسمی و سرتاسری کشور شود، بقیه زبانهای غیر فارسی هم در استانها و مناطقی که گویشوران آنها در آن محدوده جغرافیایی متمرکز هستند در کنار دو زبان رسمی در مدارس تدریس شوند.
این گفته ما به تصّور و تفسیر بعضیها «برای تضعیف زبان فارسی » و یا از روی هوا و هوس و خودشیفتگی زبانی که بعضیها گرفتار آن هستند، نیست، بلکه استوار بر ادلّه و واقعیات جامعه چند زبانی و چند فرهنگی ایران ، اکثریت نسبی بودن جمعیت ترکان در ایران و برای تقویت روح اتحاد و اتفاق و تحکیم وحدت است.
زبان #فارسی با آنهمه تسلط بر رسانه های دیداری و شنیداری داخلی و خارجی که فضای خانههای هر ایرانی را در اختیار گرفته و کتابهای درسی از ابتدایی تا پایان دانشگاه ، کتابهای غیر درسی ، سینما ، تئاتر ، موسیقی و مطبوعاتی که در اختیار دارد و هزینه های میلیاردی که در قالب «فرهنگستان زبان و ادب فارسی » و «بنیاد سعدی» برای گسترش آن در داخل و خارج میشود نه تضعیف شدنی است و نه نگرانی برای ضعیف شدن آن قابل تصور است؛ اما در هیچ جای دنیا دیده و شنیده نشده که ملتی، اکثریت نسبی جمعیت کشوری را تشکیل دهند و دارای زبان، موسیقی ، رقص، فولکلور ، افسانه ، داستان و آداب و رسوم خاص خود باشند اما نه تنها زبانشان زبانِ رسمی آن کشور نباشد، حتی حق نداشته باشند در حد ابتدایی هم به زبان مادری خود تحصیل کنند!
رسمی بودن دو یا چند زبان در کشورهای چند زبانه، در دنیا مرسوم و بی نیاز از توضیح و تشریح است،علاوه بر کشورهای مترقی و پیشرفتهای چون کانادا، سوئیس، بلژیک، سنگاپور، ... و کشورهایی در حال توسعه چون هندوستان و عراق که دو یا چند زبان رسمی دارند، حتی در کشور جهان سومی و دری و یا فارسی زبان همسایه و همزبان ایران یعنی افغانستان ، دو زبان «پشتو و دری» زبان رسمی و سرتاسری است و دیگر زبانهای منطقهای مانند ازبکی، ترکمنی ، بلوچی، نورستانی و غیره هم در این کشور در کنار زبان رسمی تدریس میشوند!
تصویب نشدن تدریس زبانهای مادری غیر فارسی در ایران در مجلس شورای اسلامی در تاریخ هشتم اسفند ماه، آنهم دو ساعت در هفته را باید فاجعه ملّی نامید!
اگر تصویب نشدن این حداقل تدریس به زبان مادری را همانطوریکه یکی از نمایندهها در مجلس در هنگام تصویب، داد زد، به حساب «خطر امنیت ملّی» بگذاریم، به سختی دچار و گرفتار بحران شدید ملّی شده ایم که از آن بیخبر هستیم و یا خودرا به بی خبری زدهایم!
فاجعه بارتر از تصویب نشدن دو ساعتی تدریس زبانهای مادری در مدارس، صحبتهای کسی است که ریاست فرهنگستان عریض و طویل کشور را به عهده دارد و با یاد آوری حاکمیت دیکتاتوری صد سال پیش رضاشاه که از صد نفر یک نفر سواد خواندن و نوشتن نداشت و آشنا به حقوق فردی ، اجتماعی ، زبانی و فرهنگی خود نبود را با امروزی که در دنیای دیجیتالی به سر می بریم و هرکس به کمک تکنولوژی روز ، حقوقدان، متخصص و دانشمند خود است که میتواند با تمام دنیا در ارتباط باشد مقایسه می کند و صحبت کردن کودکان با زبان مادری در خانه و خانواده را امتیازی بزرگ برای تُرک، کرد، عرب و بلوچ و غیره به حساب می آورد و میگوید، کودکان غیر فارس، زبان مادری را در خانه و خانواده یاد می گیرند چه نیازی به آموزش در مدرسه دارند؟!
چه امتیاز بزرگی که نصیب کودکان غیر فارس ایران شده است که آنها میتوانند در چهار دیواری خانه به زبان مادری صحبت کنند؟!
مگر کودکان فارس نمی توانند زبان مادری فارسی را در خانه و خانواده یاد بگیرند و نیاز به آموزش آنها در مدارس است؟!
اگر یادگیری زبان مادری در خانه کفایت می کند و نیاز به آموزش و تحصیل سیستماتیک در مدارس نیست و همین مسئله دلیل بر عدم نیاز به تحصیل به زبان مادری برای کودکان ترک و غیر فارس در ایران است، بهتر است کودکان فارس هم مثل کودکان غیر فارس ، زبان مادری را از والدین خود در خانه بیاموزند و زبان کلیه مقاطع و مواد تحصیلی از ابتدایی تا پایان دانشگاه برای همه کودکان و جوانان ایران چه فارس ، ترک و غیره هم، زبان تکنولوژی و بین المللی مرسوم در جهان باشد که امروزه فقط در سالهای دبیرستان و دانشگاه برای دسترسی به تخصصها و ارتباط بین المللی نیازمند تحصیل آن هستیم ؛ در این صورت همه دارای حقوق مساوی و برابر زبانی و فرهنگی خواهیم بود و مسائل و مباحث امروزی هم جایگاهی نخواهد داشت!
https://telegram.me/yurddash