آردینی اوخو - ادامه
آردینی اوخو - ادامه
آردینی اوخو - ادامه
آردینی اوخو - ادامه
سیاست نوین«ولادیمیر پوتین»در ماوراء قفقاز...!
آردینی اوخو - ادامه
آردینی اوخو - ادامه
آمریکا و اتحادیه اروپا در پی ایجاد نماینده ای به نام «ارمنستان» در ماورای قفقاز...!
✍️ بعد از اینکه نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان تصمیم به قطع قراردادهای امنیتی و نظامی با روسیه گرفت و به طرف غرب گرایش پیدا کرد، روسیه به شدت از این گرایش عصبانی شده و از آمدن نیروهای سیاسی - نظامی اروپایی و آمریکایی به ارمنستان که دخالت در حوزه سیاسی روسیه به حساب میآمد نگران گردید.
با چنین تصمیمی که پاشینیان گرفته تصور میرود روسیه به شکلی، زهر خودرا بر ارمنستان بریزد!
اکنون آمریکا و اروپا با درک این مسئله و خطر مجازات ارمنستان به وسیله روسیه که هزینه این مجازات و تنبیه هم کم نخواهد بود به احتمال زیاد به ارمنستان توصیه کرده اند که روسیه را از گرایش شدید خود به اروپا و آمریکا نترساند و رفتار سیاسی خودرا طوری تنظیم کند که روسیه در فضای سیاسی، عدم رویارویی با ارمنستان را در پیش بگیرد تا مراحل همگامی ارمنستان با اروپا، آمریکا و حضور مستشاران و قوای نظامی ناتو، بخصوص نیروهای آمریکایی و فرانسوی در ارمنستان، بدون هزینه تکمیل گردد!
ایران هم که تا چندی پیش از باز شدن دالان «زنگه زور» سخت نگران بود و این دالان را دالان ناتو می نامید و حرکت کامیونها و قطارهای باری ناتو در این دالان را خطر جدی می شمرد، اکنون از حضور اعضای اصلی ناتو یعنی آمریکا و فرانسه و دیگر اعضاء این اتحادیه در مرز خود یعنی در ارمنستان و حتی در منطقه سیونیک یا همان زنگه زور نگرانی چندانی از خود نشان نمی دهد، گو اینکه آمریکایی که قرار است در بیخ گوش ایران مستقر شود و احتمالا پایگاه هم بزند همان آمریکایی نیست که اعلام می کند در صورت حمله ایران به اسرائیل در تلافی به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، بر علیه ایران اقدام جدّی خواهد کرد!
ظاهرا دوستی ایران با ارمنستان و قانع شدن ایران توسط ارمنستان که آمریکا و فرانسه منافع مشترکی با ایران در ارمنستان دارند، ایران را به این باور رسانده که آمریکا دو رو دارد، یک رو، دشمنی با ایران و روی دیگر دوستی با ایران...؟!!
حسن راشدی:
شنبه، 15 اردیبهشت ١۴٠٣
آردینی اوخو - ادامه
«اورمو گؤلو جان وئریر...!»
مرگ نه چندان دور دریاچه اورمیه و فاجعه ای دهشتناک که نزدیک است!
حسن راشدی 20 تیر 1401
این جمله تنها یک شعار نیست، واقعیتی انکار ناپذیر و بسیار هم وحشتناک است!
با مرگ دریاچه اورمیه که نفسهای آخر خودرا میکشد نزدیک به 10 میلیون و در خوش بینانهترین آن حداقل 5 میلیون انسان باید راهی کویر مرکزی و خشک ایران شوند!
آنچنانکه سایت تابناک نوشت : «...حالا باید آرام آرام به این فکر باشند که چگونه می توان جمعیتی بالغ بر 5 میلیون نفر را از مناطق شمال غرب کشور به فلات خشک مرکزی منتقل و ادامه حیاتشان را تضمین کرد؛ جمعیتی که با خشک شدن دریاچه ارومیه دیگر قادر نیستند در زادگاه آبا و اجدادی خود زندگی کنند.»[i]
یعنی مردم اورمیه که در بهار و تابستان، روزهای جمعه و تعطیل خودرا در باغهای اطراف شهر میگذراندند و مردم تبریز وقت اضافی خودرا در فضای با صفای «ائل گؤلی» و بلندیهای «عینالی» صرف میکردند، بعد از خشک شدن دریاچه اورمیه، اگر شانس زنده ماندن از بیماریهای مختلف تنفسی و جلدی داشته باشند باید این روزها را با شنهای روان کویرهای مرکزی ایران سر کنند!
چه سرنوشت شومی...؟!
آردینی اوخو - ادامه
پان ایرانیستها در آرزوی سوختن بازار و رسیدن به دستمال!
حسن راشدی: جمعه 16 مهر 1400
مثلی در بین ترکهای آذربایجان معروف است که مردم هر شهری آنرا مناسب با نام بازار شهر خود بازگو میکند و ترجمه مفهومی آن به فارسی چنین است: « بازار پارچه فروشی شهر آتش گرفته و تماما بسوزد برایم مهم نیست، مهم، رسیدن به دستمالی از بازار سوخته برای من است!»
حال حکایت پان ایرانیستها حکایت همین مثل معروف مردم آذربایجان است.
امروزها موضوعی به غایت ساده و قانونی و گرفتن عوارض از تریلی و تانکرهای ورودی به حوضه جغرافیایی کشور جمهوری آذربایجان از طرف دولت آذربایجان مطرح است، که باعث شده ایران از این مسئله بر آشفته و اقدام به مانور نظامی در مرزهای آذربایجان کند.
حال چرا حل معادله به این سادگی منجر به قدرت نمایی نظامی ایران در کنار رود ارس میشود و پان ایرانیستها هم بر آتش این مسئله می دمند، مثل همان «سوختن بازار پارچه فروشها» و بدست آوردن تکه پارچه برای پان ایرانیستهاست!
برای پان ایرانیستها مهم نیست که به چه بهانه و دلیلی جنگی در منطقه صورت گیرد و عده کثیری از مردم بیگناه ایران و طرف مقابل در این جنگ کشته شوند و کشور ایران به روز فلاکت بار بیفتد؛ بلکه منطق آنها این است در صورت بروز جنگ بین ایران و کشور و یا کشورهای دیگر، جمهوری اسلامی دچار تزلزل و سقوط شده و نظام سلطنتی در ایران حاکم حواهد شد که در آرزوی آن هستند!
در جنگ دوم «قره باغ»در سال گذشته که بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان اتفاق افتاد و آذربایجان برای بازگرداندن شهرها و 20% از سرزمین خود که سی سال در اشغال ارمنستان بود بپا خاست، پان ایرانیستها بدون پایبندی به قوانین بین المللی و بدون داشتن اندک دلیلی که بتواند حتی عده قلیلی را قانع کند،به حمایت از اشغالگری ارمنستان و دشمنی با آذربایجان پرداختند!
شکست سخت ارمنستان در این جنگ باعث سرخوردگی و تخقیر پان ایرانیستها شد که انتظار آنرا نداشتند.
آردینی اوخو - ادامه
نام «موران» برگرفته از نام ترکی قدیم و به معنای «منطقه پر آب » است و این نام بی جهت بر روی این منطقه گذاشته نشده است، چرا که نزدیکی این منطقه به دریای خزر و بهره مندی از آب و هوای مرطوب، در طرف جمهوری آذربایجان جنگل و در این سوی مرز زمینهای مرطوب را برای کشت فراهم ساخته است.
منطقه موران به منطقه «دو بهار» در یک سال معروف است، چرا که هم « ایلک باهار» (بهار اوّل) و هم « سون باهار» (بهار آخر) در این منطقه خود را نشان می دهد. علاوه بر بهار اول که در همه جای کشور دیده می شود، بهار دوم این منطقه از اواخر شهریور و اوایل مهر ماه شروع و در آذر ماه به پایان می رسد. در این سه ماه نیز زمین سبز و قابل استفاده برای دامهاست.
ولی مردم این منطقه با این آب و هوای استثنایی هم از اواخر بهار و تمام تابستان با کمبود آب روبرو هستند و با مشقات فراوان نیازهای اولیه خودرا برطرف می کنند!
ظاهرا هموطنهای عرب خوزستان که رودخانه پر آب کارون را در کنارشان دارند باید صدای «#العطش!» سر دهند و مورانیهای آذربایجان هم که از فراوانی باران « دو بهار» را تجربه می کنند باید ندای «#سوسوزوق» را به گوش مسئولین کم شنوا برسانند.
برای آبرسانی به روستاهای این منطقه و رهایی مردم منطقه از تشنگی تابستانی، از سال ۱۳۹۴ اقدام به لوله گذاری شده ولی در طول این شش سال نتوانسته اند و یا نخواسته اند لوله گذاری حدود ۴۰- ۴۵ کیلومتری را به پایان برسانند !!
در آبان سال گذشه (۱۳۹۹) و در بازدیدی که آقای ولی اسماعیلی نماینده مردم گِرمی در مجلس شورای اسلامی از این مجتمع آبرسانی داشت ،گفت:
«فاز اول مجتمع آبرسانی، دهه فجر امسال (۱۳۹۹) افتتاح خواهد شد و فاز دوم پروژه نیز برای سال آینده آماده آماده بهره برداری می شود»
ولی امسال، یعنی تابستان ۱۴۰۰ هم از آن افتتاحها و آبرسانیها خبری نیست و مردم منطقه مورانِ پر آب با «دو بهار!» در یک سال، در تشنگی تابستانی به سر می برند!
ظاهرا تقدیر چنین رقم خورده است که پر آب ترین مناطق ایران باید بیشتر از مناطق کویری تشنگی بکشند!!
https://telegram.me/yurddash
راهی که رفتیم درست بوده است،
گذر از تُرک چهل درصدی ایران ممکن نیست!
حسن راشدی : 20 حرداد 1400
دیگر چند روزی بیش به روز انتخاب رئیس جمهوری باقی نمانده است و امروزها هر کدام از کاندیداهای ریاست جمهوری، آخرین قدرت خودرا برای جذب رای دهندگان به کار میگیرند.
اگر آنچه را که در تایید و یا عدم تایید صلاحیتهای ثبت نام کنندگان برای نامزدی پست ریاست جمهوری گذشت به کناری بگذاریم که در این مورد دیگران سخن بسیار گفتهاند، در دو مناظره گذشته کاندیداهای ریاست جمهوری، نام بردن از ترکان و زبان ترکی و شعر خوانی به این زبان هر چند در حد یکی دو بیت کوتاه و یا منسوب کردن خود به این قشر و یا صحبت از دلجویی آنها و یا نقل حاطره ای از شهیدی منسوب به این قشر از جامعهای که در طول دو دوره ریاست جمهوری آقای روحانی با جمعیت اکثریت نسبی در تحصیل به زبان ترکی خود از حقوق اقلیت هم محروم بود و با تقویت تفکرات و نظریات ایرانشهری از طرف آقای روحانی، در حال مشاهده افراطگرایی با چاشنی پان ایرانیسم هم بود، بکار بردن جمله «...[در ایران] آذری زبان نداریم آنچه که هست در مناطق آذربایجانهای شرقی، غربی،اردبیل، همدان، زنجان، خراسان، اصفهان، شیراز حتی خوزستان و جاهای مختلف ترک زبانها هستند...» توسط یکی از کاندیداها، ترمینولوژی جدید منبعث از واقعیتهای موجود در کشور است که توسط دولتمردی که سودای ریاست جمهوری دارد و از تبار اصلاح طلبان هم است به کار برده میشود.
گرچه بکار گیری ترکیب « ترک زبان» هم باید جای خودرا به « ترک» بدهد، اما همینقدری که خطاب واژه « آذری » به «ترکان » ایران که بنمایه آن توسط « احمد کسروی» تئوریسین خاندان پهلوی برای آسیمیلاسیون و فارس سازی ترکان و دیگر ائتنیکها ریخته شد اکنون در حال احتضار است و ترکان آذربایجان و ساکنین دیگر مناطق ایران حداقل با نام واقعیشان در حال شناسایی هستند، نشان از تلاش و کوشش فعالین حرکت ملّی آذربایجان و دیگر ترکان ساکن در کلیه استانها و مناطق ایران به صورت مدنی در طول سی سال گذشته دارد که حداقل چهل درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و باید حقوق برابر با همکشوریهای فارس زبان در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، هنری، ادبی، فرهنگی از جمله تحصیل به زبان مادری از ابتدایی تا پایان دانشگاه داشته باشند .
انتظار از آذربایجان و ترکها برای ایجاد تحول در ایران![i]
حسن راشدی: 10 اردیبهشت 1400
اعتقاد عمومی در ایران بر این است که از نظر
سیاسی هر تغییر و تحولی بخواهد در ایران صورت گیرد بدون دخالت مردم آذربایجان و
ترکها، نتیجه ای نخواهد داد و بر همین اساس است وقتی اعتراضی در کشور صورت می
گیرد همه منتظرند ببینند مردم آذربایجان بخصوص مرکز آن تبریز،در این مسئله
چه عکس العملی از خود نشان می دهد!
رسیدن مردم به چنین اعتقادی تنها یک خیالپردازی ساده نیست بلکه
تجربه های گذشته بخصوص از زمان برقراری مشروطه به این سو نشان می دهد آذربایجان
علی الخصوص شهر تبریز مرکز اصلی قیامها و تحولات سیاسی در ایران بوده است.
آردینی اوخو - ادامه
آردینی اوخو - ادامه