
انتظار از آذربایجان و ترکها برای ایجاد تحول در ایران
حسن راشدی – ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
در باور عمومی جامعه ایران، هر تحول سیاسی بزرگی که بخواهد در کشور رخ دهد، بدون نقشآفرینی آذربایجان و ترکها به نتیجه نخواهد رسید. به همین دلیل است که هنگام بروز اعتراضات، نگاهها نخست به آذربایجان و بهویژه به تبریز دوخته میشود تا ببینند مردم آن دیار چه واکنشی نشان خواهند داد.
این باور، خیالپردازی ساده نیست؛ بلکه حاصل تجربههای تاریخی است. از مشروطه تاکنون، تبریز همواره کانون اصلی خیزشها و تحولات سیاسی ایران بوده است. اما مرور تجربه صد سال اخیر – بهویژه گذشت بیش از ۴۵ سال از انقلاب اسلامی – نشان داده است که حتی اصول بدیهی قانون اساسی همچون اصل پانزدهم، که اجازه آموزش به زبانهای غیرفارسی را میدهد، برای ۴۰ درصد جمعیت کشور یعنی ترکها اجرا نشده است. مردمی که اکثریت نسبی جمعیت ایران را تشکیل میدهند، حتی از حقی که اقلیتهای کوچکی چون ارامنه دارند – آموزش به زبان مادری – محروم ماندهاند.
این تجربه تاریخی به ترکهای ایران آموخته است که تغییر ظاهری حاکمان، عوض شدن پوشش و گذاشتن کراوات، راهحل مشکلات نیست. دستیابی به حقوق برابر و دموکراسی واقعی نیازمند تغییرات بنیادی در اندیشه و عمل سیاسی است. این مسیر تنها با تصمیمهای آگاهانه و بهموقع ممکن خواهد شد، نه با دنبالهروی احساساتی و تبدیل شدن به ابزار سلطنتطلبان، پانایرانیستها، آریاپرستان و شعاردهندگان «رضاشاه روحت شاد» و «ایران که شاه نداره حساب کتاب نداره».
عدهای میگویند آذربایجان و تبریز دیگر غیرسیاسی شدهاند، یا ترکها از ترس به خیابان نمیآیند. اما همان کسانی که چنین ادعا میکنند، در جای دیگر هشدار میدهند: «اگر رژیم سقوط کند، در آذربایجان دچار مشکل میشویم.» معنای ساده این سخن آن است که ترکها چون اکثریت نسبی کشور را تشکیل میدهند، خواهان حقوق برابر در همه عرصهها هستند؛ از جمله رسمیت زبان ترکی به عنوان دومین زبان رسمی ایران. آنان امروز حتی از حقوق یک اقلیت کوچک هم برخوردار نیستند، در حالی که در سرزمین پیوسته آذربایجان – از اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی، زنجان و قزوین تا همدان و مرکزی – و نیز در استانهای دیگر همچون تهران و البرز با اکثریت بالای ۵۰ درصد حضور دارند و در فارس، خراسان، کرمان، گیلان، مازندران و دیگر مناطق نیز جمعیتی چشمگیر دارند.
ترکهای ایران به سطحی از آگاهی سیاسی و شناخت حقوق خویش رسیدهاند که دیگر نمیتوان آنان را با شعار «حفظ اتحاد و تمامیت ارضی» و تسلیم در برابر حاکمیت انحصاری یک قوم، از حقوق انسانی و ملی محروم ساخت. آنان تنها به تغییر ظاهر حاکمان قانع نیستند و منتظر نیستند سلطنتطلبان و تمامیتخواهان مسیر آینده را تعیین کنند.
امروز مردم آذربایجان و دیگر ترکهای ایران با دیدی باز به تحولات کشور مینگرند و در زمان لازم، مستقل از شعارهای پانایرانیستها و پهلویچیها، و با توجه به حقوق انسانی همه ملتها و اقوام، تصمیم تاریخی خود را خواهند گرفت. چنانکه همواره تاریخ گواهی داده است، این ترکها هستند که نقطه پایانی هر تحول سیاسی در ایران را رقم میزنند.