
اتهامزنیهای بیپایان «مانقوردها» و «ایرانشهریها» علیه جمهوری آذربایجان همچنان ادامه دارد.
حسن راشدی
٢٣ مرداد ١۴٠۴
برخی افراد، مانند احمد کاظمی که خود را «کارشناس» معرفی میکنند، دربارهی دالان زنگهزور اظهار نظرهایی میکنند که بیش از آنکه جدی باشد، مایه تأسف و خنده است. دشمنی و توهم این جریانها نسبت به جمهوری آذربایجان به حدی است که حتی استدلالهایشان نمیتواند یک کودک دهساله را هم قانع کند.
برای نمونه، این افراد مدعیاند که در اراضی آزادشدهی قرهباغ، «تکفیریها» مستقر شدهاند! گفتن چنین ادعاهایی آسان است، اما ارائهی سند و مدرک، ظاهراً کار دشواری برایشان است. همانطور که در زمان جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز چنین ادعایی داشتند، ولی در میان بیش از سه هزار شهید و صدها اسیر آذربایجان، حتی یک نفر از این «افراد ادعایی» پیدا نشد.
پس از جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و ایران هم، داستانهای کودکانهی دیگری ساختند؛ مثلاً گفتند «هواپیماهای اسرائیلی از آسمان سوریه، عراق، ترکیه، نخجوان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان عبور کردند تا ایران را بمباران کنند»!
یا اینکه به روایت «رادار چشم» نوروزعلی و همولایتیهایش، پهپادهایی که از فراز روستایشان عبور کردهاند، حتماً پهپادهای اسرائیلی بودهاند که پس از انجام مأموریت به پایگاههای خود بازگشتهاند!
اما عقل سلیم میگوید: آیا منطقی است اسرائیل به جای استفاده از مسیر کوتاه و مستقیم از سوریه و عراق، این همه راه طولانی و پرخطر را طی کند تا به ایران برسد؟ اگر هم «رادار چشم» نوروزعلی اینقدر دقیق کار میکند، دیگر چه نیازی به صرف میلیاردها برای ساخت تجهیزات راداری است؟ کافی است چند نوروزعلی را در مرز و قلهی کوهها بگذاریم تا با نگاه خود همه پهپادها را رصد کنند!
امروز هم همین داستانها را در قالب ادعای «اسکان تکفیریها» در مناطق آزادشدهی قرهباغ تکرار میکنند، در حالی که واقعیت این است که با ساخت شهرکها و بازسازی شهرها، مردم آذربایجان ــ صاحبان واقعی این سرزمینها ــ در حال بازگشت به خانه و آغاز زندگی تازه هستند.