حالا با موضوع تعیین عوارض به تانکرها و تریلیهای ورودی به کشور آذربایجان از طرف دولت این کشور که حق قانونی هر کشوری است چرا ایران بجای حل مسئله از طریق مذاکره و یا در نهایت تعیین عوارضی مشابه و یا حتی بیشتر به تانکرها و تریلیهای ورودی جمهوری آذربایجان به ایران، اقدام به رزمایش در کنار رود ارس و حتی تهدید جمهوری آذربایجان و ادعاهای الحاق گرایانه و خلاف قوانین بین المللی که در دنیای امروز جایی از اِعراب ندارد می کند، جایی بسی سئوال است!
آذربایجان در طول 44 روز توانست ارتش ارمنستان را شکست دهد و در نهایت با میانجیگری روسیه صلحی در نهم نوامبر 2020 میان آذربایجان و ارمنستان برقرار گردید که یکی از مفاد این صلح، ایجاد کریدور ارتباطی بین «خان کندی» و ارمنستان از طریق دالان «لاچین» از خاک آذربایجان و در مقابل برقراری راه زمینی و ریلی از طریق « زنگهزور» بین نخجوان و آذربایجان از خاک ارمنستان با مسئولیت و نظارت روسیه است،یعنی اجرا و نظارت بر این دالانها را روسیه بر عهده دارد.
حالا ایران از اینکه ارمنستان در جنگ چهل و چهار روزه شکست خورده و راه نخجوان- آذربایجان هم از طریق دالان « زنگه زور» برای نقلیات آذربایجان فراهم شده که قبلا مجبور بودند از ایران بگذرند و وسائل نقلیه ترکیه هم برای رسیدن به کشورهای آسیای میانه از این راه گذر خواهند کرد راضی نیست و میگوید من نمی گذارم دالان « زنگه زور» که از داخل خاک ارمنستان و نزدیک رود ارس میگذرد برقرار شود، چون ارتباط من با ارمنستان و در ادامه با اروپا قطع میشود، در حالی که با برقراری این دالان راه ارتباط ایران با ارمنستان قطع نمی شود، بلکه ایران مثل گذشته ولی بصورت روگذر و یا زیرگذر از جاده اسفالته و ریل راه آهن این دالان، می تواند ارتباط مسافری و نقلیاتی خودرا مثل سابق با ارمنستان برقرار کند بدون اینکه این جادهها همدیگر را قطع کنند و یا می تواند از ساده ترین راه یعنی با ایجاد چهار راه و چراغ قرمز مسئله را حل کند.
از طرف دیگر، بر عکس ادعا، ایران از طریق ارمنستان نمی تواند به اروپا دسترسی داشته باشد، چرا که وسائل نقلیه ایران بعد از ارمنستان باید از کشور گرجستان که این کشور هم با ارمنستان اختلاف ارضی دارد عبور کند و عوارض بپردازد تا به دریای «سیاه» که دریای آزاد است برسد.
به هر حال در صلح نهم نوامبر 2020 با میانجیگری روسیه ، ارمنستان ایجاد دلان زنگه زور را در مقابل دالان لاچین آذربایجان قبول کرده و روسیه هم اجرا و نظارت بر آنرا تضمین کرده است در حالی که ایران میگوید من این قرارداد را قبول نمی کنم؛ یعنی ایران دست به عملی می زند که در عرف و در قوانین بین المللی دخالت در امور داخلی کشور دیگر بحساب می آید و پذیرفتنی نیست.
اما آنچه بر آتش این اختلافات دامن می زند و جلوگیری از حل این مسئله از راه مسالمت آمیز می کند افکار پان ایرانیستی و افراطی حاکم بر جامعه ایران است که بیشتر طرفداران آن هم خارج نشین بوده و در آرزوی سقوط جمهوری اسلامی هستند و متاسفانه در داخل هم عوامل مرئی و نامرئی در داخل نظام دارند !