بجای فارسی و تركی ، به انگلیسی تحصیل كنیم
حسن راشدی : اول دی ماه 1390
بعضی از همكشوریهای فارس زبان كه می خواهند ژست دموكرات بودن بر خود بگیرند ، در برابر خواست منطقی و حقوق اولیه و ابتدایی تركها در كشور در مورد تحصیل به زبان تركی در مدارس و دانشگاهها می گویند :
چرا شما مسئله زبان را اینقدر بزرگ می كنید ، دنیای مدرن امروز دنیای اطلاعات است و دنیا به دهكده جهانی تبدیل شده است و زبان انگلیسی در حال تبدیل شدن به زبان همگانی و كل مردم دنیاست ، لذا نه تنها مطرح كردن تحصیل و تدریس به زبان تركی در ایران برگشت به عقب است ، حتی طولی نخواهد كشید كه زبان فارسی هم جای خودرا به انگلیسی در كشور خواهد داد .
البته ما هم از گفته های افرادی كه چنین ژست دموكراتیك بر خود می گیرند استقبال كرده می گوئیم :
ما هم با فكر شما كاملا موافق هستیم ، ما هم می خواهیم همپای دنیای مدرن به سوی ترقی برویم و از تك زبانی شدن دنیا استقبال می كنیم ؛ لذا ما آماده ایم در ایران بجای تحصیل به زبان فارسی كه كاربرد آن تنها در میان بخشی از مردم ایران و بخشی از افغانستان است و حتی برای ارتباط نوشتاری با مردم كشور تاجیكستان باید الفبای روسی را یاد گرفت و فارسی را با الفبای روسی ( سریلیك ) نوشت (1) ، زبان بین المللی انگلیسی را جایگزین زبان فارسی جهت تحصیل در كلیه سطوح مدارس و دانشگاهها كنیم و از اول ابتدایی گرفته تا پایان دانشگاه همه ملل و اقوام ایرانی چه فارس و چه غیر فارس و در تمام استانها به زبان انگلیسی تحصیل كنیم كه از چندین جهت به نفع می باشد :
1 – با تحصیل به زبان انگلیسی از ابتدایی تا پایان دانشگاه كه زبان بین المللی و تكنولوژی است یك كودك كلاس سومی هم به راحتی می تواند زبان كامپیوتر را متوجه شود و با استفاده بهینه از كامپیوتر ، دانش خودرا در سطح بین المللی افزایش خواهد داد
2 – هزینه و وقت اضافی نیاز به آموزش زبان انگلیسی در مقاطع تحصیلی دبیرستان و دانشگاه از بین خواهد رفت ؛ همچنین برای دستیابی به تكنولوژی مدرن و تحقیق و ارتباط بین المللی نیاز به آموزش زبان انگلیسی در آموزشگاههای خصوصی نخواهد بود
3 – مسئله تبعیض زبانی و فرهنگی در كشور خودبخود حل خواهد شد و دیگر هیچ ملت و قومی بخاطر رسمی بودن زبانش در كشور خودرا برتر و بالاتر از دیگری نخواهد دانست و آن دیگری هم بخاطر عدم تحصیل به زبان خود در مدارس و دانشگاهها، احساس نفرت به زبان و قوم حاكم نخواهد كرد و همه مردم در استانها و مناطق خود ، به زبان مردم خویش و در مناطق غیر همزبان كشور به زبان رسمی و بین المللی انگلیسی ارتباط برقرار خواهند كرد و دوستی و روابط برادرانه و احترام متقابل در بین مردم كشور حاكم خواهد شد
4 – نیازی به " فرهنگستان زبان و ادب فارسی " عریض و طویل با آنهمه بودجه و هزینه نخواهد بود تا واژه های نوساز نتراشیده و گوشخراشی چون : آذرخش چنگالی ، آتش سپاری در گور ، بسامد كشند ، بستك آغازگر ، برهان متناهی مبنا ، بی هنجاری بوگه ، بیخ دسته و .... (2) را جایگزین لغات و كلمات جا افتاده بین المللی كنند و تازه برای توضیح معانی واژه های نوساز هم، مجبور شوند لغتنامه دیگری به زبان فارسی تدوین كنند !!
5 – با رسمی و سراسری شدن زبان انگلیسی در كلیه مقاطع تحصیلی در ایران ، ملیتهای غیر فارس ، بخصوص تركان كه دارای جمعیت اكثریت نسبی در ایران هستند انتظار رسمی و سرتاسری شدن زبانشان در كشور و تحصیل به زبان خودرا نخواهند داشت و بدین صورت موضوع مبارزه برای احقاق حقوق زبانی و فرهنگی هم از بین خواهد رفت و در كشور آرامش روانی كامل در بین اقشار مختلف جامعه برقرار خواهد شد .
6 – با اجرایی شدن این برنامه ، همه ملل و اقوام كشور از حقوق مساوی در تحصیل برخوردار خواهند شد ، چرا كه دیگر همه مردم ساكن در ایران به زبانی غیر از زبان مادری خود كه زبان بین المللی و مهم هم است تحصیل خواهند كرد و هیچ قوم و ملتی به خاطر حاكمیت زبانش در كلیه زمینه های تحصیلی و رسانه ای و مطبوعاتی در كشور به عنوان زبان رسمی و برتر ، برخود نخواهد بالید و خودرا برتر و بالاتر از بقیه نخواهد دانست و آن دیگری هم به علت غیر رسمی بودن و عدم امكان تحصیل به زبان خود در كشور ، احساس غربت و بیگانگی در زادگاه و وطن خود و نفرت از زبان حاكم نخواهد كرد .
اگر چنین طرحی پیاده شود ما از آن استقبال می كنیم
ولی طرفداران زبان حاكم بر كشور آیا راضی خواهند شد امتیاز تحصیل به زبان مادری را از دست داده و بجای آن به زبان المللی تحصیل كنند ؟!
اگر آنها با اینهمه امتیاز تحصیل به زبان بین المللی ، راضی به تحصیل به غیر از زبان مادری خود نشوند حتی اگر منجر به عقب ماندن از علوم و تكنولوژی پیشرفته روز جهان باشد پس كدام عامل و امتیاز می تواند تركان را كه اكثریت نسبی جمعیت كشور را تشكیل می دهند راضی كند كه از حق تحصیل به زبان مادری خود كه می تواند پیشرفتهای تحصیلی قابل توجهی را به آنها به ارمغان آورد بگذرند و به زبانی تحصیل كنند كه این زبان از كمترین امتیاز زبان بین المللی هم برخوردار نیست و از نظر زبانشناختی هم تقریبا هیچ قرابت و نزدیكی با زبان تركی ندارد و از ریشه و پایه با هم متفاوت هستند و تركان برای یادگیری آن و تحصیل تخصصهای مختلف از طریق آن با مشكلات عدیده ای مواجه می شوند كه بر اثر همین فاصله ها و تفاوتها از غافله پیشرفت تحصیلی عقب می مانند و در جامعه فاصله معناداری بین فارسی زبانان كه به زبان مادری خود تحصیل می كنند با تركانی كه مجبور هستند به زبان غیر مادری تحصیل كنند بوجود می آید !
با توجه به آنچه كه گفته شد آیا ملیتهای غیر فار س ایران با توجه به نسبت جمعیتشان در ایران ، بخصوص تركان با جمعیت چند ده میلیونی خود حق ندارند به اندازه فارسها از زبان و فرهنگ خود بهره ای بگیرند و به زبان خود در مدارس و دانشگاهها تحصیل كنند و استعداد خودرا در شكوفا كردن زبان و فرهنگ مادری خویش بكار گیرند ؟
فرزندان خانواده های غیر فارس زبان ، بخصوص فرزندان خانواده های ترك كه ساختار زبانشان با فارسی تفاوت اساسی دارد بخاطر تفاوت زبانی در كلاس درس دچار مشكل عدیده ای هستند ؛ چنین كودكانی به علت عدم انطباق محیط زبانی خانواده با محیط زبانی كلاس درس ، محیط مدرسه را بیگانه با خود حس می كنند و دچار سردرگمی و انزوا می شوند !
یادگیری درس در كلاس نیز برای چنین دانش آموزانی مشكلات خاص خودرا دارد ، فرزند خانواده ترك زبان مجبور است برای یاد گیری كلمه ساده " سو " به فارسی ، كه از زمان شناخت خود و پدر و مادر ، روزانه چندین بار با این مایع حیات بخش در منزل و محیط زندگی سر و كار دارد ، این كلمه مانوس را با واژه ای جایگزین كند كه هیچگونه انسیتی با آن ندارد و او برای باسواد شدن ، مجبور است از این به بعد این مایع را به نام دیگری بشناسد و بعد از كلنجار رفتن با این جایگزینی باید بخاطر بسپارد كه این كلمه جدیدی كه یاد گرفته و با قرار گرفتن دو حرف " آ" و " ب " در كنار هم " آب " می شود همان چیزی است كه او و پدر و مادرش در طول عمر 6 - 7 ساله خود همواره به آن " سو " گفته اند!
راستی این " آب "ی كه در مدرسه به او تحمیل شده می تواند همان " سو " ی خنك و گوارایی باشد كه او در گرمای تابستان از دست مادر مهربان و دلسوزش گرفته و نوشیده است ؟
این " آب " به جای " سو " شبیه نامادری بد اخلاقی است كه در زمان نبود مادر مهربان ، مجبور هستی آنرا تحمل كنی !
همین یكی – دوماه پیش بود یكی از همشهریهای ساكن در گرمی ( زادگاه من و شهر كوچكی در استان اردبیل ) واقعیت تلخ و ملموسی را از زبان فرزند خردسال و به كلاس اول دبستان رفته اش برایم تعریف كرد ، او میگفت : دختر كوچكم كه امسال برای كلاس اول ابتدایی ثبت نام كرده ام یك روز گریه كنان از مدرسه به خانه برگشت ؛ وقتی علت را پرسیدم در حالی كه گریه می كرد گفت : "بیزیم معلّیم " آلما " نی الینده توتوب دئییر بو " شیب " دی ! " ( معلم ما " آلما " را به دست گرفته میگوید این شیب است !) ؛ طفلكی " سیب " را هم " شیب " می گفت !!
این حس برای كودكان فارس زبان و برای كسانی كه پدر و مادرشان فارس زبان بوده و به زبان فارسی هم تحصیل كرده اند و می كنند هرگز درك شدنی نیست !
كودك 7 ساله فارس زبان كه برای اولین بار قدم به محیط مدرسه می گذارد ، زبان و فضای مدرسه را كاملا منطبق با محیط خانواده می بیند ، او آنچه در كتاب می بیند همان است كه تا به حال دیده و شنیده و زبان كتاب ، زبان ناآشنا و غریبی برای او نیست ، كودك فارس زبان برای یادگیری كلمه " آب " كافی است حرف " آ " و " ب " را یاد بگیرد و و این دو حرف را در كنار هم بگذارد ، این كلمه همان مایعی است كه او هر روز با آن سر و كار دارد .
در حالی كه برای یادگیری و خواندن و نوشتن كلمه " آب " در مدرسه توسط فرزند ترك زبان ، كه وی آنرا به نام " سو " می شناسد باید دو برابر فرزند فارس زبان استعداد خودرا بكار اندازد و دو برابر وی وقت بگذارد تا این كلمه را جایگزین كلمه آشنای " سو " كند و سپس آنرا بخاطر بسپارد و بخواند و بنویسد.
در حقیقت فرزند ترك زبان در مدرسه، هر روز با روبرو شدن با یك كلمه جدید فارسی ، با كشف و معمای جدیدی روبرو است و این كودك معصوم باید هر روز كشف جدیدش را جایگزین داشته های آشنای قبلی اش كند و با ذهن خود كلنجار رود تا در وطن و شهر و روستای خود حق سواددار شدن را داشته باشد !
در مدت زمانی كه كودك 7 ساله ترك با ذهن خودش برای كشفیات جدید در كش و قوس است كودك فارس زبان كه این ناشناخته ها را در دو سالگی كشف كرده و پشت سر گذاشته با سرعت تمام در حال پیمودن راه هموار درس و پبشرفت است و این فاصله تا پایان دانشگاه ادامه داشته و موجب عقب ماندن فرزندان غیر فارس از غافله تحصیل علم و پیشرفت در مراحل مختلف كار و زندگی است .
این قسمت ، تنها مقایسه پیشرفت در كسب علم و دستیابی به موقعیتهای مادی زندگی است ، در مسائل معنوی كه فاجعه آمیز است و فرزند فارس زبان همیشه خودرا یك سر و گردن برتر و بالاتر از فرزندان غیر فارس تصور می كند چرا كه زبان او زبان كتاب ، زبان علم و تحصیل است و زبان بقیه اگر نام زبان بر آنها بتوان گذاشت زبان محاوره و زبان آدمهای بیسوادی كه اگر می خواهند علم یاد بگیرند باید زبان او را را یاد بگیرند و به زبان او تحصیل كنند ، چرا كه او حق كاپیتالاسیون زبانی در كشور دارد و این حس برتری طلبی از بابت زبان ، تا آخر عمر یك فارس زبان ادامه پیدا می كند و او آنرا در كلیه شئون زندگی به كار می گیرد !
با چنین وضعیتی یك فارس زبان همیشه خودرا در موقعیت بالاتر می بیند و به غیر همزبان خود ، از بالا به پایین نگاه می كند ؛ از نظر وی هر كس زبان فارسی را بدون لهجه و مثل او صحبت كند حق شهروندی دارد ، ولی اگر كسی فارسی را بدون لهجه صحبت كند ولی مشخص شود پدر و مادر وی ترك و از شهرهای آذربایجان و یا از تركان قشقایی ، تركمن ، خراسان و اراك هستند از نظر او ، فقط از حقوق شهروندی درجه دو برخوردار خواهد شد !
درست است در قانون اساسی و مدنی كشور ماده ای به نام شهروند درجه یك و درجه دو وجود ندارد و همه از حقوق مساوی برخوردار هستند ولی با امتیازاتی كه به زبان فارسی در كشور و در مراحل مختلف داده می شود این نا عدالتی نانوشته را بر غیر فارس زبانان كشور تحمیل می كند .
شاید بعضی ها بگویند ، بهترین راه برای حل این معضل ، صحبت كردن به زبان فارسی با فرزندان از زمان كودكی و سن دو سالگی است ، اما همانطور كه گفته شد حتی اگر فرزندان ترك ساكن در مناطق فارس زبان و یا هرجای دیگر فارسی را بدون لهجه هم صحبت كنند باز بخاطر زاده شدن در خانواده غیر فارس ، هرگز از گزند تحقیر و توهین در امان نبوده و بیشتر از شهروند درجه دو بودن حقوقی عایدشان نخواهد شد !
بخاطر داشته باشیم صحبت كردن به زبان غیر خودی با فرزندان خردسال ، و به معنای دیگر صحبت دو زبانه در خانواده ، بدین معنی كه پدر مادر با خودشان به زبانی ، و با فرزندان خردسالشان به زبان دیگری صحبت كنند كودكان را با بحران روحی - روانی و تزلزل شخصیتی مواجه می كند كه عوارضش به مراتب بیشتر از مشكلات تحصیل به زبان غیر خودی در مدرسه است .
این دو گانگی زبانی ، بخصوص در استانها و مناطقی كه زبان اكثریت مردم و اجتماع غیر از زبانی است كه به وسیله والدین بر كودك تحمیل می شود اثر روحی - روانی منفی جبران نا پذیری بر كودك دارد .
از طرفی ، كدام عقل و منطق حكم می كند در كشوری كه اكثریت نسبی جمعیت آن به زبان تركی صحبت می كنند و حق تحصیل به زبان خود از حقوق ابتدایی و خدادادی آن ملت است ، بجای برخورداری از این حقوق و تحصیل در مدارس و دانشگاها به زبان قانونمند تركی خود ، بر اثر فشار روانی حاكم بر جامعه ، زبان مادری خودرا به كناری نهاده و فرزندان خودرا در زبانی مستحیل كنند كه از زمان حاكمیت رضاخان دیكتاتور از 90 سال پیش به این سو بر جامعه چند زبانی و چند فرهنگی ایران تحمیل شده است !
نه تنها در كشورهای پیشرفته و مترقی ، حتی در كشورهای جهان سومی و به مراتب عقب مانده تر از ایران و همسایه دیوار به دیوار ایران چون عراق و افغانستان رسمیت و سراسری بودن دو زبان اكثریت در كشور و تحصیل در مقاطع مختلف تحصیلی به این زبانها از ابتدایی تا پایان دانشگاه و تحصیل به زبانهای دیگر اقوام اقلیت در استانها تا مقطع خاص چندین سال است اجرایی شده و از این بابت هیچگونه تنشی در بین ملل و اقوام این دو كشور بوجود نیامده ، بلكه آنچه كه به عنوان اختلاف و نا امنی در این دو كشور در جریان است از بابت مسائل سیاسی و مذهبی است .
زبان و لهجه و فرهنگ هر ملتی نشانه هویت و موجودیت آن ملت و مورد احترام تمام انسانهای آزاده بر روی كره زمین جز نژادپرستان و راسیستهاست ، گریز از زبان ، فرهنگ و هویت واقعی خود و نمایش خود در جلد و لباس دیگری شایسته كسانی است كه دارای شخصیت متزلزل بوده و قدرت دفاع از حقوق خدادادیشان را درخود نمی بینند .
دنیای امروز دنیای تعامل و شناخت حقوق انسانها و احترام متقابل است ؛ دیگر نمی شود با زور و اجبار و تحمیل ، و مطرح كردن تئوری زبان و نژاد برتر و تقسیم جامعه بر كلان فرهنگ و خرده فرهنگ ، شهروند درجه یك و درجه دو و پارسی مترقی و منزه و غیر پارسی عقب ماتده و پلشت صحبت از یكدلی و دوستی و برادری كرد ، در كشوری كه حقوق مادی و معنوی همه ملل و اقوام آن با توجه به نسبت جمعیتشان محترم شمرده شوند و همه ملل و اقوام آن با داشتن زبان و نژاد رنگ و ....متفاوت دارای حقوق شناخته شده بین المللی باشند ، چه نیازی به داشتن تهمت تجزیه طلبی و یا استقلال دارند ، طبعا آنها اتحاد داوطلبانه و نشاط انگیز را در محیط دموكراتیك به داشتن استقلال دردسرزا و مخاطره آمیز ترجیح خواهند داد .
............................................................................................
(1) در تاجیكستان زبان تاجیكی ( فارسی ) را با حروف روسی یعنی سیریلیك می نویسند
(2) واژه های ساخته شده در " فرهنگستان زبان و ادب فارسی " به ریاست دكتر غلامعلی حداد عادل