زبان تو تُركی و زبان من فارسی نیست !
حسن راشدی 18/ 7 /91
امسال كه سال اول نظام دو مرحله ای « ابتدایی ، دبیرستان » بعد از نظام آموزشی سه مرحله ای : «ابتدایی ، راهنمایی ، دبیرستان »است ، در متن كتاب فارسی سال ششم ابتدایی آن شعری از غلامعلی حداد عادل به نام : « ای زبان فارسی » با تعریف و تمجید از زبان فارسی به عنوان زبان مادری گنجانده شده است كه نه تنها سازگار با زبان و فرهنگ جامعه كثیرالمله و چند زبانی مردم ساكن ایران نیست بلكه یك نوع تفكر پان فارسیستی و تك زبانی را بر همه دانش آموزان سراسر كشور كه شاید بیش از ۷۰% زبان مادری آنان غیر فارسی است تحمیل و القاء می كند .
این شعر نه تنها در متن كتاب درسی استانهای فارس زبان ، كه در كتاب درسی همه استانهای غیر فارسی زیان نیز برای تدریس گنجانده شده و توصیه شده است تا دانش آموزان آنرا حفظ هم بكنند !
بیت اول این شعر با این متن آغاز می شود :
« ای زبان فارسی ، ای دُرّ دریای دَری ای تو میراث نیاكان ، ای زبان مادری »
و بیت سوم آن اینگونه ادامه می یابد :
« كابل و تهران و تبریز و بخارا و خُجند جمله ، ملك توست تا بلخ و نشابور و هَری »
و در بیت پنجم و آخر چنین آمده است :
« فارسی را پاس می داریم ، زیرا گفته اند قدر زر ، زرگر شناسد قدر گوهر ، گوهری »
تدریس این متن در بین همه دانش آموزان كشور ، چه آنهایی كه زبان مادریشان فارسی است و چه آنهایی كه زبان مادریشان غیر فارسی است این معنا و مفهوم را تداعی میكند كه همه شما دانش آموزان سراسر كشور باید زبان فارسی را زبان مادری خود بدانید و علاوه بر آن ، این تنها حق زبان فارسی است كه باید در ایران پاس داشته شود !
در این ابیات نه تنها زبان مادری ساكنین شهر تهران كه بیش از ۵۰% ساكنین آن را تركان(۱) تشكیل می دهند و حداقل ۲۰% دیگر ساكنین آن به زبانهای كردی ، لری ، عربی ، تركمنی ، بلوچی و غیره تكلم می كنند فارسی فرض شده ، حتی زبان مادری مردم شهر تبریز كه «مادرشهر آذربایجان» است و زبان مردمش هم تركی است و یك نفر فارس زبان بومی هم در خاك آن زندگی نمی كند فارسی نشان داده شده است !
آقای غلامعلی حداد عادل هر شعری را كه دوست دارد بسراید ، ایشان حتی تبریز را هم می تواند از «جمله ملك» زبان مادری فارسی خویش بنامد ، چرا كه كسی اورا نه به جرم پان فارسیست بودن و نه به جرم تشویش اذهان عمومی محاكمه نخواهد كرد ، او هر چه و هر طور می خواهد مكنونات ذهنی خویش را به زبان شعر در آورد و اسب خودرا به هر سمت و سویی كه دوست دارد بتازاند ، ستایش از زبان مادری خویش بكند و كتابش را هم به چاپ برساند ، اما خود وی و یا دیگران حق ندارند این شعر را داخل كتاب ششم ابتدایی بكنند كه در همه مدارس ایران و در بین همه دانش آموزان فارس زبان و غیر فارس زبان تدریس می شود .
پراكندگی تركان در ایران
آنها نباید با تفكرات افراطی و ترسیم ایران = فارس مغز پاك فرزندان آذربایجان و فرزندان دیگر نقاط ایران را كه زبان مادری آنها تركی است با تحمیل این تفكر كه زبان مادری شما فارسی است آشفته كنند !
زبان مادری چیزی نیست كه با تحمیل زبان مادری دیگران در متون درسی ،بتوان نوباوگان را بیگانه بر زبان مادری خویش كرد ، نونهالان آذربایحان و فرزندان ترك دیگر نقاط ایران از بدو تولد ، عشق و محبت بی انتهای مادران دلسوز و عزم و اراده ، زحمت و غیرت پدران خودرا در تك تك كلمات تركی به گوش جان شنیده اند و با آن انس گرفته اند .
هرگز « آب » ی كه در كلاس درس از لابلای ورقهای بی روح كتاب اول ابتدایی با خشم و تهدید و حتی جریمه معلم به او آموخته می شود مزه و خنكای « سو » یی كه از دستان پرمهر مادران ، و پدران زحمت كش گرفته و نوش جان كرده اند را نخواهد داد ، اما او در شرایطی زندگی می كند كه چاره ای جز تحصیل به زبان فارسی برای باسواد شدن ندارد ، لذا نباید ذهن این فرزندان را با موضوعاتی كه ارتباط منطقی و ملموس با محیط فرهنگی و زبانی او ندارد مغشوش كرد . طبیعی است زبان فارسی زبان مادری فارس زبانهای ایران است و ما تركان هم همه زبانها را ،از جمله فارسی را هم كه زبان چندین میلیون همكشوری است محترم می شماریم اما این زبان ، فقط زبان رسمی و دولتی من آذربایجانی و دیگر تركان و همه آنهایی كه زبان مادریشان غیر فارسی است می باشد . ما در كشور كثیرالمله و كثیراللسانی به نام ایران زندگی می كنیم كه به همه زبانهای موجود در آن باید به دیده احترام نگریسته شود نه فقط به یك زبان ، و باید حقوق زبانی و فرهنگی همه زبانهای موجود در كشور با توجه به نسبت كثرت جمعیت آنها رعایت گردد . امروز اگر شعر انحصارگرایانه " زبان فارسی " در كتاب درسی دانش آموزان ۳۰ میلیون ترك و چندین میلیون كرد ، لر ، تركمن ، عرب و بلوچ گنجانده می شود كه آنرا به عنوان زبان مادری تلقی كرده و حفظ كنند ، نه از این بابت است كه غیر فارس زبانان ایران به زبان مادری خود بی تفاوتند و به آن اهمیت نمی دهند و یا ۳۰ میلیون ترك ساكن ایران زبان مادری خودرا دوست ندارند و یا نمی خواهند به زبان تركی خود تحصیل كنند و یا بجای یادگیری متنهای انساندوستانه و مترقیانه كتاب « دده قورقود » كه هزار سال پیش و به تركی نوشته شده می خواهند اشعار زن ستیزانه فردوسی طوسی چون :
» زن و اژدها هر دو در خاك به === جهان پاك از این هر دو ناپاك به
زنان را ستایی …… را ستای === كه یك …… به از صد زن پارسای
چو زن زاد دختر دهیدش به گرگ === كه نامش ضعیف است و ننگش بزرگ
كه را در پس پرده دختر بوَد === اگر تاج دارد بد اختر بوَد (۲) »
و اشعار نژادپرستانه و ضد تركی وی :
« كه ای تُرك بد گوهر دیو زاد === كه چون تو سپهبد به گیتی نیاد
به صد تُرك بیچارهی بدنژاد === كه نام پدرشان ندارند یاد
تن ترك بدزاد بی جان كنم === زخونش دل سنگ مرجان كنم
كه آن تُرك بد پیشه و ریمن است === كه هم بد نژاد است هم بدتن است
و ابیات ضد عرب حكیم طوس ! :
« ز شیر شتر خوردن و سوسمار === عرب را به جای رسیده است كار
كه تاج كیانی كند آرزو === تفوو بر تو ای چرخ گردو ن تفوو »
را در مدارس بخوانند و بر آن افتخار كنند ! بلكه از این بابت است كه آنهایی كه در مسئولیت تدوین برنامه های تحصیلی برای مردم ایران كثیرالمله قرار دارند هنوز از درك عمیق واقعیتهایی كه در جهان امروز و حتی در كشورهای همسایه در زمینه شناخت حقوق زبانی و فرهنگی ملل و اقوام ساكن در یك كشور كثیرالمله می گذرد عاجز اند و نمیدانند همه كسانی كه در ایران زندگی می كنند و به زبان تركی ، لری ، تركمنی ، كردی ،عربی و بلوچی و غیره صحبت می كنند هم ، زبان مادری خودرا دوست دارند و حق زبانی و فرهنگی هم برای خود قائلند . طبیعی است تركانی كه در ایران زندگی می كنند و اكثریت نسبی و حد اقل ۴۰ % (4) و یا ۳۰ میلیون از جمعیت ۷۵ میلیونی آنرا تشكیل می دهند هر كدامشان به اندازه آقای حداد عادل و یا هر فارس زبان دیگری به زبان مادری خویش عشق می ورزند و آنرا از جان و دل دوست دارند و آرزو دارند بجای شعر « زبان فارسی » حداد عادل ، شعر : « توركون دیلی » استاد شهریار در متون درسی آنان گنجانده شود كه میگوید :
توركون دیلی تك سئوگیلی ایستَكلی دیل اولماز اؤزگه دیله قاتسان بو اصیل دیل اصیل اولماز (3)
( زبانی به زیبایی و دوست داشتنی تركی پیدا نمی شود ، و این زبان اصیل را اگر آغشته با زبان بیگانه كنی اصالتش را از دست می دهد )
تركان ایران قابلیت زبان خودرا اگر بیشتر ندانند در هیچ زمینه ای كمتر از زبان فارسی نمی دانند و این حق را هم به خود می دهند كه از همه امكانات كشور در زمینه تحصیل به زبان تركی از ابتدایی تا پایان دانشگاه ، برنامه های رادیو – تلویزیون ، مطبوعات و دیگر رسانه های گروهی ، مثل همكشوریهای فارس زبان برخوردار شوند ، چرا كه با توجه به كثرت جمعیت تركان در ایران این حق زبان تركی است كه به عنوان دومین زبان رسمی كشور و موازی و دوش به دوش زبان فارسی ، در اقصی نقاط ایران علاوه بر تدریس و تحصیل در همه مقاطع تحصیلی و از ابتدایی تا پایان دانشگاه ،در زمینه های هنری سمعی و بصری نیز مثل زبان فارسی توسعه پیدا كند.
طبیعی است بقیه زبانها هم با توجه به نسبت جمعیت خود حق برخورداری از تحصیل تا مقاطع خاص در مناطق و استانهای خود و توسعه و ترقی آنرا دارند ؛ در این صورت است كه می توان با اعتقاد به حق برابری و احترام متقابل ، بدور از هر گونه حس برتری طلبی و حاكم و محكوم و بدون دغدغه در كنار هم زندگی كرد و به این واقعیت رسید كه نه زبان مادری تركان می تواند فارسی باشد و نه زبان مادری فارسها تركی ! بلكه هر كدام با دوست داشتن زبان خود می توانند درك متقابل احترام به زبان و فرهنگ همكشوری غیر همزبان خودرا هم داشته باشند و در این شرایط است كه شعر مولای رومی مصداق پیدا میكند كه :
«همدلی از همزبانی بهتر است » و به معنای دیگر :
« بجای تلاش برای تحمیل زبان خود به دیگران به نیت همزبان كردن آنان با زور و فشار و هزینه فراوان، به همدل كردن آنها بكوشیم بدون دغدغه و هزینه ای !»
…………………………………………………………
- بنا به نوشته روزنامه همشهری در سال ۱۳۷۲
- شاهنامه فردوسی ، چاپ كلكتّه سال ۱۸۲۹ میلادی ، ص ۲۸۲
- دیوان تركی استاد شهریار «توركون دیلی »
- گفته وزیر امور خارجه دكتر علی اكبر صالحی در سفر به تركیه در آنكارا در زمستان سال ۱۳۹۰ . گرچه آمار غیر رسمی جمعیت تركان در ایران را بیشتر از این رقم می داند