ادعای تحریك كننده عثمان احمدی در مجلس
و عكس العملها
حسن راشدی 21/10/1392
گرچه بعد از مطرح شدن چنین موضوع نابجایی در مجلس ، واكنش آقای قاضی پور نماینده مردم ارومیه به آقای عثمان احمدی قاطع و رسا بود كه چنین گفت:
"آذربایجان مهد شیرمردانی چون امینی ها و باكری هاست، به هیچ عنوان اجازه نمی دهیم تجزیه ای در آذربایجان رخ بدهد. " قاضی پور همچنان خاطرنشان كرد: " شیرمردان تكابی، شاهیندژی و میاندوآبی اجازه عملیاتی شدن این سخنان نامعقول را نخواهند داد."
همچنین عیسی زاده نماینده دیگر مردم آذربایجان غربی از شهر میاندواب در یخشی از گفتگوی خود با آینانیوز گفته است: " اگر قرار باشددر آینده استانی تشكیل شود بدون شك میاندوآب است. نماینده میاندوآب تصریح كرده است: اگر قرار باشد تصمیمی برای استان شدن گرفته شود باید تمامی ظرفیتهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، منابع آب، زمین كشاورزی و جمعیتی در نظر گرفته شود كه همه این قابلیت ها در میاندوآب نهفته است.
وی گفته است: اگر میاندوآب تبدیل به استان شود حاضریم مهاباد را به عنوان یكی از بخش های این استان بپذیریم. "
واكنش به سخنان عثمان احمدی تنها در مجلس و از طرف تعدادی از نماینده های آذربایجان غربی نبود ، بلكه واكنش بیشتر از طرف دانشجویان ، فعالین فرهنگی و كل مردم استانهای آذربایجانی و تركانی كه در حوزه فرهنگی زبان تركی زندگی می كنند صورت گرفت .
عكس العمل و اعتراض به این نطق نسنجیده عثمان احمدی علاوه بر اینكه در اكثر خروجیهای رسانه های اینترنتی و مطبوع آذربایجانی قرار گرفت بلكه اعتراض عمومی ، به صورت اس ام اس در صفحه اكثر گوشیهای موبایل مردم آذربایجان به نمایش در آمد .
عثمان احمدی با این نطق بی فایده و تحریك آمیز خود نه تنها موفق به استان كردن مهاباد كنونی و سویوق بولاق سابق كه سالهای سال جزئی از آذربایجان بوده و هست موفق نخواهد شد ، بلكه رابطه دوستی و برادری ملّت آذربایجان با همشهریهای كُرد خودرا هم دچار تنش و خدشه خواهد كرد .
گرچه نطق بی موقع و نابجای عثمان احمدی به تحرك سیاسی مردم آذربایجان منجر شد ، ولی صحبت از اضافه شدن 10 استان به استانهای كشور خود نهفته هایی درون خویش دارد كه شاید خیلی ها به سادگی از كنار آن بگذرند ، اینكه با چه اهدافی یكدفعه تصمیم گرفته می شود 10 استان به استانهای كشور افزوده شود هنوز مشخص نیست و اگر این 10 استان به استانهای كشور افزوده شود این استانها در درون كدام استانهای فعلی و با چه نامهایی خواهد بود ؟
اگر هم مردم دیگر استانها از استان شدن مناطق خود به صورت نسبی فایده هایی برده اند ، اما ملّت آذربایجان از این تقسیمات خاطره خوبی ندارند ، چرا كه در طول تاریخ 90 – 95 ساله اخیر ، آذربایجان تاریخی كه از همدان ، اراك ، ساوه ، قزوین و زنجان گرفته تا كناره های رود ارس اراضی وسیعی را در دل خود جای می داد با تكه – پاره شدن در برهه هایی از زمان ، به استانهایی بدون نام آذربایجان تبدیل گردیده بی هویت شده اند .
مردم این مناطق با از دست دادن نام تاریخی مناطق خود ، در حال از دست دادن هویت زبانی و فرهنگی خود هم هستند ، تا جایی كه بسیاری از همدانیها و ساوه ایها بخاطر تفاوت اندك لهجه ای كه زبان تركی شان با لهجه تركی مثلا مردم تبریز ، ارومیه و اردبیل دارد و در قانون زبانشناسی هم این تفاوت لهجه طبیعی است خودرا آذربایجانی نمیدانند !
فراموش نكنیم در سال 1372 استان اردبیل كنونی از استان آذربایجان شرقی آن زمان جدا شد و با اینكه اكثر مردم آذربایجان حتی امام جمعه وقت تبریز آیت اله ملكوتی اصرار داشتند استان جدید به مركزیت اردبیل "آذربایجان شرقی " و استان آذربایجان شرقی فعلی به مركزیت تبریز " آذربایجان مركزی " نامیده شود و نام آذربایجان غربی هم همچنان در جای خود باقی بماند ، اما به بهانه های واهی و از جمله كمبود بودجه ! نام تاریخی آذربایجان را از روی شهر اردبیل برداشتند تا این مناطق نام تاریخی 2300 ساله خودرا فراموش كرده و خودرا بی هویت حس كند ، اما با تقسیم شدن استان خراسان به 3 استان ، هر سه استان ، نام خراسان را همراه خود نگه داشتند و كمبود بودجه ای هم پیش نیامد !
حالا هم اگر تقسیمات جدیدی در راه است مواظب باشیم خوابی برای تكه- پاره شدن بیشتر آذربایجان باقی مانده نبینند و اگر هم اصرار بر اضافه شدن استان هست كه ما آذربایجانیها از این تقسیمات نه خیر مادی دیده ایم و نه خیر معنوی ، حداقل همرا با نام آذربایجان باشد مثل : آذربایجان مركزی ، آذربایجان شمال غربی ، آذربایجان جنوب غربی ، آذربایجان زرین ( قیزیل آذربایجان = زنجان ) و آذربایجان ........