یوردداش yurddaş

بو بلاگ آذربایجانلیلارین و ایراندا یاشایان باشقا تورکلرین دیل ، تاریخ ، مدنیت ، فولکلور و انسانی حاقلاری ساحه سینده چالیشیر .

تدریس به زبان مادری "حق" یا " توطئه" ؟

+0 بَگَن (Bəyən)

   

                                                میر قسمت موسوی نماینده  " گـرمی  مغان "  در مجلس       

                                           

                                       توجه به زبان مادری از مولفه های وحدت ملی است

كد خبر: ۳۷۴۷۰۷

تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۰ - 29 January 2014

 

عضو كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینكه توجه به زبان مادری از مولفه های وحدت ملی است افزود : اهمیت دادن به زبان مادری به معنای فراموش كردن زبان رسمی كشور نیست.

میر قسمت موسوی روز سه شنبه ( 8 بهمن 92) در گفت وگو با ایرنا در مورد طرح آموزش زبان مادری در مدارس سراسر كشور گفت: طبق اصل 15 قانون اساسی باید به زبان های بومی و محلی در كشور توجه كرد، البته این توجه به معنای فراموش كردن زبان رسمی كشور نیست، اهمیت دادن به این مباحث یكی از مولفه های وحدت ملی است.

وی اجرای این طرح را منوط به داشتن زمینه، بستر و امكانات لازم دانست و افزود: می توان بخشی از ساعات آموزش و فعالیت های جنبی را به بهره گیری از این زبان ها اختصاص داد.

نماینده مردم گرمی در مجلس شورای اسلامی با تاكید بر اینكه استفاده از این زبان در راستای حفظ فرهنگ و ارزش های ملی است گفت : دشمنان همواره در تلاش برای خدشه دار كردن اقتدار و وحدت ملی مردم كشور هستند توجه به زبان های محلی و بومی در حفظ این وحدت تاثیر گذار خواهد بود.

وی بهره گیری از زبان های مادری را در راستای تقویت زبان رسمی عنوان كرد و افزود : سال هاست كه از زبان های محلی در روزنامه ها ، شبكه های خبری در شهرهای مختلف استفاده می شود ، توجه بیشتر به آنها به منزله نادیده گرفتن زبان رسمی و اصلی نیست.

نماینده مردم گرمی در خانه ملت در پاسخ به این سوال كه اقبال نمایندگان به این طرح چه خواهد بود گفت : معتقدم این طرح تصویب می شود اما نیازمند امكانات و بسترهای لازم است، البته تاكنون این طرح در مجلس مطرح نشده، در صورت ارائه نیازمند ارزیابی كارشناسی است.

...................................................................................................

روزنامه شرق : شماره  1940  به تاریخ 9/11/92، صفحه 1 (صفحه اول) 
           

               تدریس زبان مادری «حق» یا «توطئه»؟
 
نویسنده: اصغر زارع كهنمویی *



اظهارات برخی اعضای فرهیخته و ارزشمند فرهنگستان زبان و ادب فارسی در نقد «حق تدریس زبان مادری» از یك سو حیرت انگیز و از سوی دیگر مایه تاسف است. این حیرت و تاسف آنگاه كه به دانش پژوهان بزرگواری چون فتح الله مجتبایی، بهاءالدین خرمشاهی و محمدعلی موحد می رسد، دوچندان می شود، چه، آنان صحابه فرهنگ اند و نه همچون دیگر مخالفان زبان مادری، سوداگر سیاست. آنان ارزش «واژه» را می شناسند و با توجه به آشنایی شان با حداقل یك زبان غیرفارسی می دانند كه هر زبانی، ارزش ذاتی خود را دارد و جهانی از فرهنگ متفاوت و تجربه زیسته «دگر» را با خود حمل می كند.
    1- «آموزش زبان مادری»، «حق» است. دیگر چه كسی می تواند این حق نخستین و پایه ای را انكار كند؟ حقی كه در بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق بشری مانند منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، بندهای ۳ و ۴ ماده ۴ اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های قومی، ملی، زبانی و مذهبی، ماده ۳۰ كنوانسیون حقوق كودك، ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، و اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی مورد تاكید قرار گرفته است. آیا می توان حق را تمام قد فدای مصلحت كرد؟ تنها یك قرائت دگم و مجرد از مصلحت می تواند این حق كلان را به كلی نادیده بگیرد. آیا می توان به مصلحت كشور اندیشه كرد اما حق شهروندان را نادیده انگاشت؟
     زبان مادری حتی اگر مطالبه بحق قومیت های مختلف كشورمان هم نبود، لازم بود خود دولت برای چنین امری پیشقدم شده و مردمان غیرفارسی زبان سرزمین مان را با زبان مادری خود آشنا و بر آن مسلط كند چه این انسان ها حتی اگر ناآگاه به حق خود نباشند، از حق خود نباید محروم شوند. بماند كه اینك چندین دهه از مطالبه تمام عیار آموزش به زبان مادری در میان ایرانیان غیرفارسی زبان می گذرد و با انكار برخی اصحاب فرهنگ و سیاست مواجه شده است.
    2- «آموزش زبان مادری»، «توطئه» نیست. بسیار زمان برد كه بخشی از سیاستمداران پایتخت به هشدار نخبگان و كنش های گروه های قومی گوش سپارند و بدانند كه آموزش زبان مادری، نه یك توطئه كه یك مطالبه مدنی است و توجه به آن می تواند به مثیاق ملی بینجامد. رویكرد تا حدی مثبت كاندیدای تدبیر و امید به این مطالبه اقوام و دیگر مطالبات آنان، چنان موثر بود كه رای خیره كننده گروه های قومی را به جیب روحانی ریخت. توهم توطئه، یك «سنت زشت» است. جایی كه دیگر هیچ ابزاری برای مقابله با حق وجود ندارد، قید خطرناك بودن و توطئه خواندن بسیار راهگشاست. بسیار حیرت انگیز است اكنون كه دولت به این نتیجه رسیده كه به مطالبات به تاخیرافتاده قومیت ها گوش فرادهد، بخشی از صحابه فرهنگ به مقابله با حقیقت برمی خیزند. آنها سوالی را باید پاسخ بگویند، آیا با حقوق بشر، قانون اساسی و شرع مقدس موافقند یا نه؟ آیا می دانند مخالفت با آموزش زبان مادری، یك كنش ضدحقوق بشری، یك رفتار غیردینی و مهم تر از همه مخالفت آشكار با نص صریح قانون اساسی است؟
    3- «آموزش زبان مادری» نه «خطرناك» بلكه موجب «تقویت امنیت ملی» است. بخشی از مخالفان آموزش زبان مادری، به ظاهر دغدغه مرزها و امنیت ملی دارند. اگر طرح این دغدغه را صرفا به عنوان یك دغدغه قلمداد كنیم، باید به سخن بسیاری از كارشناسان برجسته جامعه شناسی و علوم سیاسی اشاره كنیم كه صراحتا آموزش زبان مادری را موجب قوام امنیت ملی و اعتلای وحدت ملی می دانند. افرادی چون علی یونسی، علی ربیعی، مجتبی مقصودی، حمیدرضا جلایی پور، عبدالله رمضان زاده، هاشم هدایتی، مرحوم كاظم معتمدنژاد، كاووس سیدامامی، ابراهیم حاجیانی، احمد رضایی، ستار عزیزی، مصطفی ملكیان و ده ها كنشگر و اندیشمند دیگر در گفت وگوهای متعدد صراحتا بر این باور هستند كه آموزش زبان مادری نه موجب تضعیف كه موجب تقویت امنیت ملی خواهد شد. فراتر از این بخشی از این كنشگران معتقد هستند تحقق این حق گروه های قومی و دیگر حقوق آنان، برای ثبات كشور و حفظ مرزها و حفظ امنیت ملی، یك ضرورت اساسی است. تجربه بلغارستان و تركیه نشان داده، انكار و سركوب این حقوق می تواند به بحرانی تمام عیار بینجامد.
    4- «زبان مادری» هرگز در برابر «زبان فارسی» نیست. آموزش زبان قومی به مثابه حذف آموزش زبان فارسی نیست. هیچ یك از نخبگان قومی و كسانی كه این حق را مطالبه می كنند، بر این باور نیستند كه زبان فارسی را از گردونه آموزش خارج كنند. اساسا آموزش زبان های قومی، مقوله ای جدا و سوا از آموزش زبان فارسی است. همان طور كه آموزش زبان انگلیسی یا عربی مقوله ای متفاوت از آموزش زبان فارسی است كسانی كه بلافاصله آموزش زبان مادری ایرانیان غیرفارس را در برابر زبان فارسی می گذارند، بازی خطرناكی با زبان فارسی می كنند. آنان بی اینكه خود بدانند، گروه های قومی را در برابر زبان فارسی می گذارند. آموزش زبان اقوام یك حق برجسته است، اینكه چرا دوستان فارسی دوست از زبان فارسی بد دفاع می كنند، جای حیرت دارد. سالانه میلیون هاتومان خرج تبلیغ و ترویج زبان فارسی می شود كسی هم نه از میان اقوام و نه از میان هیچ یك از سیاستمداران، مخالفتی با این مساله ندارد. حالاكه قرار است در كنار این زبان، زبان مادری ایرانیان غیرفارسی زبان، ترویج و آموزش داده شود، داد صاحبان رسمی زبان فارسی درمی آید. این اعتراض كاملابیجاست چون آنان اساسا چنین وظیفه ای ندارند. آنان مسوول زبان فارسی هستند نه مسوول زبان های دیگر. گو اینكه هم اینان هرگز در امر آموزش زبان عربی نه دخالت و نه ورود پیدا می كنند. شایسته است به جای اظهارات نسنجیده، غیركارشناسی و ضدحقوقی، به وظیفه خود بپردازند و این امر را به صاحبانش یعنی متخصصان زبان های غیرفارسی و مسوولان ذی ربط واگذارند. اگر جایی زبان فارسی به خطر افتاد، اگر جایی زبان فارسی از فهرست دروس مدارس، حذف شد، آنها می توانند بدون نفی زبان های دیگر اظهارنظر كنند اما هرگز قرار نیست زبان فارسی حذف شود، قرار است زبان مادری غیرفارس ها در كنار زبان فارسی تدریس شود. توصیه اكید به این دوستان اینكه لطفا مردم را با خود و زبان رسمی كشور، دشمن نكنید. براساس فرمایشات مقام معظم رهبری، پاسداری زبان و ادب فارسی بسیار مهم و ارزشمند است اما قطعا پاسداری از این زبان، به معنای تضییع دیگر زبان ها و انكار حقوق زبانی گروه های قومی مختلف نیست. نمی توان و نباید برای حفظ یك زبان، به نابودی و حذف دیگر زبان ها در امر آموزش و پژوهش اقدام كرد.
    در پایان، سخن حكیمانه مرحوم دكتر كاظم معتمدنژاد را یادآوری می كنم كه دو سال پیش در گفت وگویی با «شرق» تاكید كرد: «باید درباره زبان مادری گروه های قومی، به تاریخ پاسخ داد.» اینك كه صدای تمنای گروه های قومی را پاستورنشینان شنیده اند، شایسته است روشنفكران و اصحاب فرهنگ و آكادمی نیز به صدای قومیت ها گوش فرادهند و نه به خاطر حقیقت، نه به خاطر انسان، نه به خاطر خدا كه حداقل به خاطر ایران و به خاطر وجدان خودشان هم كه شده این بار بعد از سالیان سال، یك بار برای همیشه برای تحقق این مطالبه بحق تلاش كنند تا این بار پاسخی درخور به تاریخ دهیم.
    *روزنامه نگار 
     
 روزنامه شرق ، شماره 1940 به تاریخ 9/11/92، صفحه 1 (صفحه اول)

لینك كوتاه به این مطلب: