+0 بَگَن (Bəyən)
۱. اخبار پاریس دل آدمی را کباب می کند. قصابانی به نام دین، غیرنظامیان بی پناه را به گلوله می بندند و هیچ نمی دانند که بخش از آنان با دخالت های غرب و بخصوص فرانسه در سوریه و خاورمیانه مخالفند. استادی عزیز می گوید، فقهای داعش کار عزراییل را راحت کرده اند. بله آنچه از آستین شما تئوریسین های داعشیسم بیرون می آید، جز قتل و غارت چیزی دیگری نبوده و نخواهد بود.
۲. کشتار وحشتاک پاریس، محکوم است. این کشتار، به هیچ عنوان و تحت هیچ گفتمانی، قابل توجیه نیست. حالا اما مردم در غرب و فرانسه حال مردم سوریه را که سالها است، در میان آتش و خون زندگی می کنند، باید بفهمند و به سیاستمداران خود بگویند، دفتر این تراژدی را ببندید که اگر اراده داشته باشید،، می توانید. مردم فرانسه را فقط داعش به رگبار نبست، بلکه در کنار داعشیان، سیاستمداران فرانسه نیز معاون قتل عام هستند چه آنان سالها است در سوریه و خاورمیانه به دلالی اسلحه و امنیت و خون و نفت مشغول اند.
۳. ما به چندین دلیل محکم، باید بیش از هرکشور دیگری این فاجعه را محکوم کنیم؛ جمهوری اسلامی هستیم، همسایه داعش هستیم، در مناسبات سوریه حضور تعیین کننده داریم و البته مدعی صلح جهانی نیز هستیم. اظهار نظر صریح و سریع روحانی درباره فاجعه پاریس جای تقدیر دارد. اتخاذ سیاست خارجی پویا و کنشگر، وجه مثبت دولت اعتدال است اما
۴. اما چرا رییس جمهورمان، کشته شدن مردم در آن سوی دریای مدیترانه را می بیند و به حق و سریع، واکنش نشان می دهد اما به خرد شدن روح هزاران هموطن آذربایجانی وترک خود بی اعتنایی می کند. البته حجم فاجعه پاریس به لحاظ فیزیکی قابل قیاس با حجم اهانت ها به هموطنان ترک نیست اما نباید حجم معنوی غمبادی که در جان و دل آذربایجانی ها ایجاد شده، نادیده گرفت. رییس جمهور عزیزی که به دلیل وعده های مترقی درباره حقوق اقوام، رای قابل توجهی از آذربایجان گرفت، اکنون مطلقا به احساسات مردم آذربایجان بی توجهی می کند. البته رفتار استانداران همدان، اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی، برخی از نمایندگان، رییس صداوسیما، امام جمعه اردبیل و… ستودتی است اما رییس جمهور جای خود دارد. به هزار و یک دلیل، روحانی باید از میلیون ها آذربایجانی و ترک در سراسر ایران دلجویی می کرد. سکوت رییس جمهوری که بیش از هر کس دیگری، سریع و صریح واکنش نشان می دهد، دل آزار است و جای سوال و حیرت دارد.
۵. البته هنوز دیر نشده است. آقای روحانی باید با مردم آذربایجان و بقیه ترک ها در سراسر ایران سخن بگوید و به عهد خود برای پاسداری از قانون اساسی و عمل به وعده های خود عمل کند.
این دومین بار است که به جناب روحانی پیشنهاد می کنم با مردم آذربایجان سخن بگوید. امیدوارم برای حفظ دولت تدبیر در پاستور و گفتمان اعتدال در سپهر سیاسی کشور، این توصیه بنده حقیر به عنوان روزنامه نگار دلسوز مردم، نظام و کشور را جدی بگیرد
دوگانه های روحانی…؛ این بار دوگانه پاریس و آذربایجان
اصغر زارع کهنمویی – روزنامه نگار و فعال فرهنگی
اما چرا رییس جمهورمان، کشته شدن مردم در آن سوی دریای مدیترانه را می بیند و به حق و سریع، واکنش نشان می دهد اما به خرد شدن روح هزاران هموطن آذربایجانی وترک خود بی اعتنایی می کند. البته حجم فاجعه پاریس به لحاظ فیزیکی قابل قیاس با حجم اهانت ها به هموطنان ترک نیست اما نباید حجم معنوی غمبادی که در جان و دل آذربایجانی ها ایجاد شده، نادیده گرفت۱. اخبار پاریس دل آدمی را کباب می کند. قصابانی به نام دین، غیرنظامیان بی پناه را به گلوله می بندند و هیچ نمی دانند که بخش از آنان با دخالت های غرب و بخصوص فرانسه در سوریه و خاورمیانه مخالفند. استادی عزیز می گوید، فقهای داعش کار عزراییل را راحت کرده اند. بله آنچه از آستین شما تئوریسین های داعشیسم بیرون می آید، جز قتل و غارت چیزی دیگری نبوده و نخواهد بود.
۲. کشتار وحشتاک پاریس، محکوم است. این کشتار، به هیچ عنوان و تحت هیچ گفتمانی، قابل توجیه نیست. حالا اما مردم در غرب و فرانسه حال مردم سوریه را که سالها است، در میان آتش و خون زندگی می کنند، باید بفهمند و به سیاستمداران خود بگویند، دفتر این تراژدی را ببندید که اگر اراده داشته باشید،، می توانید. مردم فرانسه را فقط داعش به رگبار نبست، بلکه در کنار داعشیان، سیاستمداران فرانسه نیز معاون قتل عام هستند چه آنان سالها است در سوریه و خاورمیانه به دلالی اسلحه و امنیت و خون و نفت مشغول اند.
۳. ما به چندین دلیل محکم، باید بیش از هرکشور دیگری این فاجعه را محکوم کنیم؛ جمهوری اسلامی هستیم، همسایه داعش هستیم، در مناسبات سوریه حضور تعیین کننده داریم و البته مدعی صلح جهانی نیز هستیم. اظهار نظر صریح و سریع روحانی درباره فاجعه پاریس جای تقدیر دارد. اتخاذ سیاست خارجی پویا و کنشگر، وجه مثبت دولت اعتدال است اما
۴. اما چرا رییس جمهورمان، کشته شدن مردم در آن سوی دریای مدیترانه را می بیند و به حق و سریع، واکنش نشان می دهد اما به خرد شدن روح هزاران هموطن آذربایجانی وترک خود بی اعتنایی می کند. البته حجم فاجعه پاریس به لحاظ فیزیکی قابل قیاس با حجم اهانت ها به هموطنان ترک نیست اما نباید حجم معنوی غمبادی که در جان و دل آذربایجانی ها ایجاد شده، نادیده گرفت. رییس جمهور عزیزی که به دلیل وعده های مترقی درباره حقوق اقوام، رای قابل توجهی از آذربایجان گرفت، اکنون مطلقا به احساسات مردم آذربایجان بی توجهی می کند. البته رفتار استانداران همدان، اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی، برخی از نمایندگان، رییس صداوسیما، امام جمعه اردبیل و… ستودتی است اما رییس جمهور جای خود دارد. به هزار و یک دلیل، روحانی باید از میلیون ها آذربایجانی و ترک در سراسر ایران دلجویی می کرد. سکوت رییس جمهوری که بیش از هر کس دیگری، سریع و صریح واکنش نشان می دهد، دل آزار است و جای سوال و حیرت دارد.
۵. البته هنوز دیر نشده است. آقای روحانی باید با مردم آذربایجان و بقیه ترک ها در سراسر ایران سخن بگوید و به عهد خود برای پاسداری از قانون اساسی و عمل به وعده های خود عمل کند.
این دومین بار است که به جناب روحانی پیشنهاد می کنم با مردم آذربایجان سخن بگوید. امیدوارم برای حفظ دولت تدبیر در پاستور و گفتمان اعتدال در سپهر سیاسی کشور، این توصیه بنده حقیر به عنوان روزنامه نگار دلسوز مردم، نظام و کشور را جدی بگیرد