پانفارسیسم و چگونگی پایه گذاری آن در ایران ؟
حسن راشدی: خرداد 1400
شاید بتوان گفت ترکان ایران پس از سقوط دولت قاجار و حاکمیت یافتن خاندان پهلوی بر ایران بیشترین ظلم و ستم را از طرف این خاندان و طرفدارانش بر خود دیده است؛ چرا که سلاطین ترک پس از خلافت اسلامی تا پایان حکومت قاجار و ۱۰۰۰ سال مستمر و بدون فاصله حاکمیت ایران و بسیاری از کشورهای همجوار کنونی را در طول ده قرن گذشته بر عهده داشتند و نام ترک در کتابهای تاریخ و در دیوان شعرای فارسی گوی مترادف با علم ، حکمت ، هنر، شجاعت، صداقت، یکرنگی، زیبایی، درخشندگی ، ملاحت، پاکی، زلالی ، فتح ، پیروزی و به صورت کلی مترادف و هممعنا با واژههای مثبت و افتخار آمیز بوده است؛ در حالی که بعد از کودتای رضا خان و افتادن حاکمیت ایران به دست وی آنچنان تبلیغ بر علیه ترک و ترکان شدت گرفت که درست بر عکس آنچه در کتابهای تاریخ و دیوانهای شعرای فارسی گوی ده قرن بعد از اسلام درج شده بود ، کلمه ترک بار منفی و تحقیرآمیز به خود گرفت تا جایی که فرزندان خانواده های آذربایجانی و دیگر خانواده های تُرک، در شهرهای فارس نشین از ترک نامیدن خود احساس حقارت و کوچکی می کردند!
از زمان به حاکمیت رسیدن رضاخان که با کودتای نظامی صورت گرفت و عملا به حکومت قاجاریان پایان داده شد ، تبلیغ بر علیه ترک و ترکان شروع و هر سال شدت بیشتری گرفت ؛ در اصل با سقوط دولت قاجار، به حاکمیت مستمر و هزار ساله ترکان بر ایران خاتمه داده شد !
سقوط دولت قاجار به دست دیکتاتور بیسوادی که با حمایت انگلیس و نماینده او اردشیر جی رپورتر به رضاخان میرپنج تبدیل شده بود و اکنون سودای حکمرانی بر کل ایران را داشت باید به شکلی افکار عمومی جامعه آنروز را قانع میکرد .
طبیعی است برای نیل به این هدف در درجه اول نالایق نشان دادن سلطان ساقط شده و دیگر اعضاء خاندان قاجار باید مقدمه ای باشد برای تغییر حکومت. در مرحله بعد تغییر حافظه تاریخی مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، زیرا مردم ایران چه تُرک و فارس و دیگر میلیّتها، حاکمیت قدرتمند و هزار ساله ترکان بر ایران را در حافظه تاریخی خود داشتند و اگر سلطان و حاکمی هم در اداره کشور نالایق و ضعیف بود فرد دیگری از همان خاندان و سلاله ترُک اداره کشور را بر دست میگرفت و این تسلسل حاکمیت از زمان سلاطین غزنوی، سلجوقی، خوارزمشاهی گرفته تا صفوی ، افشار و قاجار ادامه داشت .
آردینی اوخو - ادامه